تحلیل انتقادی آراء اسلاوی ژیژک در باب سلطه و رهایی

thesis
abstract

اسلاوُی ژیژک ، فیلسوف ، روانکاو ، نظریه پرداز سیاسی است . سرچشمه های فکری این متفکر اسلاوُنیایی را می توان مبتنی بر رشته های طرح شده اینگونه بیان کرد ؛ هگل برای فلسفه ، لاکان برای روان کاوی ، مارکس برای نظریه پردازی سیاسی . از این رو ، ایده آلیسم آلمانی مرکز ثقل و عطف متفکران نام برده به یک دیگر می باشد و هگل نقطه تلاقی آنها با یکدیگر به حساب می آید .« به عبارتی نواری که از هگل پیرامون نفی خود ربط دهنده ی مطلق آغاز شد ، ژیژک آن را در رانه مرگ فروید پی می گیرد . »(دالی ، 1387: 95) به همین واسطه است که دغدغه هگل مثل ِاز خودبیگانگی ، تداوم سلطه ، جهان نمادین و عدم دست یابی به رهاییِ مطلق با آنچه لاکان و ژیژک درباب ساحت سه گانه انسانی می گویند متشابه در می آید . لاکان ذات انسان را به سه ساحت خیالی ، نمادین ، واقعی تقسیم می کند و مبتنی بر ارتباط این سه ساحت فرایند سوبژکتویته و سوژه شدن را تعیین می کند . به عبارتی ، او ، بستر خیالی را به دوران کودکی تشبیه می کند که در آن انسان هنوز سوژه نیست ، بلکه صرفا یک اگو است و پس از قربانی شدن پارانویا ، خودشیفتگی دوران کودک ، عقده اودیپ در مرحله آینه ی می تواند سوژه شود ، سوژه ی که در ساحت نمادین مجبور است برای سوژه ماندن ، پذیرش سلطهِ دیگری بزرگ و دیگریِ کوچک را پذیرا گردد . هر چند که در منطق ژیژک سوژه یک امر واقعِ است و نمی توان تصور قالبی و سطحی از آن داشت . «فرد برای وجود داشتن باید از سوی دیگری به رسمیت شناخته شود ؛ اما چنین وضعی به این معناست که تصویر ما ، که معادل خودمان است ، متاثر از نگاه دیگری است . بنابراین دیگری ضامن ما می شود . » (هومر،1390: 45) امر واقعِ لاکان، را می توان آزادی مطلق هگل نیز نامیدکه به نحوی از انحاء ، نامسماء است و بشر توان نامیدن آن را ندارد ، اما هرازگاهی این امرواقع خود را بر بشر پدیدار می کند . ژیژک در ادامه ی زنجیره ی هگل و مارکس ، لاکان قرار گرفته است و در جهان پسا ایدئولوژیک به طرح از خودبیگانگی به عنوان روبنایی می پردازد ، که به روایت هگل این جهان نمادین است که بندگان را به بندگی تداوم می بخشد و به همین دلیل او را فیلسوفی می توان نامید که همچنان دغدغه های بزرگی دارد ، مانند کشف سلطه و رهایی از آن . سلطه به معنی( domination ) را می توان در افکار مارکس ، هگل ، ژیژک یکسان دانست . مارکس در تمامی عمر خود مفهوم از خودبیگانگی هگل را در کتاب سرمایه و لوئی بناپارت از منظر اقتصادی و سیاسی پی گرفت و حال ژیژک ، با طرح آگاهی کاذب یا همان کلبی مسلکی قدری از مارکس و هگل فاصله می گیرد و معتقد است در جهان پساایدئولوژیک ، بشر با سلطه مضاعف روبرو می شود ، چرا که از سلطه مادیت زدودگی شده است و شبح سلطه پیش از گذشته قدرت دارد تا در هر کجا اجبار خودش را عریان کند. وی ، به همین دلیل معتقد است که دیگر آگاهی ملاکی برای رهایی به حساب نمی آید ، بلکه این وانمود و رفتار است که خود را از آگاهی جدا کرده و ملاک بررسی است . ژیژک که خود یک روانکاو است ، از سه گانه لاکانی برداشتی اجتماعی دارد و «در حوز? نظری? اجتماعی و روابط بین الملل تاثیر چشم گیری در ارزیابی ما از فرایند ها و فانتزی های ناخودآگاه نهفته در بنیاد تعارضات اجتماعی و ملی و نژاد پرستی ، تبعیض جنسی و همجنس گرا هراسی دارد . » (همان : 13) در واقع برداشت لاکانیِ ژیژک ، در ادامه همان روندی است که هگل به دنبال آن بود ، چگونه جهان نمادین ، سلطه را تداوم می بخشد و چگونه می توان به آزادی مطلق رسید ، به همین اعتبار ، امرواقعِ لاکانی ، مصادف است با رهایی مطلق در مفهوم هگلی آن ، البته در ذات بشر . در ادامه ، امر نمادین و خیالی ، حکم سلطهِ جهانِ نمادینِ نظام ِهگلی را بازی می کند و از همین رو امرواقع ، مانند رهایی مطلق ِهگل دست نایافتنی است و ژیژک هم مانند هگل به دنبال رهایی عینی می گردد ، رهایی که از برخورد امر واقع با جهان نمادین و خیالی حادث می شود ، نتیجه ی آن به تقسیم شدن امرواقع به امر واقع نمادین ، امر واقع خیالی ، امرواقع واقعی منجر می شود . امر واقع واقعی ، همان رهایی مطلق است که دست یابی به آن ناممکن است و دو تای دیگر حکم رهایی عینی را دارند . اتصال هگل و لاکان در اندیشه ژیژک ، موجب می شود که فرایند سلطه از حالتی ماتقدم به حالتی مقدم مورد نظاره قرار بگیرد ، زیرا ترکیب روانکاوی با فلسفه در آراء ژیژک نشان می دهد که سلطه صرفا یک عامل بیرونی نیست ، بلکه امر درونی است و می توان با روانکاوی نشان داد که چگونه سوژه شدن و زیست در ارتباط با سوژه ها خود فرایند سلطه آمیز است و رهایی مطلق از آن غیر ممکن است ، چرا که سوژه اگر خارج از این زنجیره دوار حرکت کند ، دیگر سوژه نیست بلکه یک پسیکوژ و یک موجود روان نژند است . اینکه سوژه نمی تواند با امکانات سوژگی خود نظیر زبان و ناخودآگاه به لحاظ درونی و آگاهی از لحاظ بیرونی به درک روشنی از امرواقع که خارج از نظامِ نشانه گذاری جهان نمادین دست یابد به همین واسطه است که اگر رهایی هم ممکن باشد ، رهایی داخل جهان نمادین است و آن رهایی امری استثنایی می باشد که در شرایط برخورد امرواقع و امر نمادین به وجود می آید و تجویزی که ژیژک می دهد این است که باید از طریق نفی در نفی به لحاظ فلسفی و انقلاب دائمی (انقلاب برای انقلاب ) به لحاظ سیاسی آن شرایط استثنایی را به شرایط امکانی برای رهایی تبدیل کنیم . اگرچه، مفهوم سلطه و رهایی در آثار ژیژک به طور مستقیم مورد بررسی قرار نگرفته است ، اما نظام و سیستمی که او گفتمان خود را طرح می کند ، مبتنی بر رهایی از سلطه است و پرداختن به ایدئولوژی ، آگاهی کاذب ، انقلاب از طریق بازگشت به آینده ، .. به تمامی گفتمانی هست که پیرامون سلطه و رهایی شکل می گیرد . بنابراین، مبتنی بر گفتمان فلسفی و سیاسی و روانکاوانهِ ژیژک ، هدف ما این است که درک روشنی از مفهوم سلطه و بسترهایی که سلطه در آن رشد می کند و مصادیق عینی که می توان سلطه را در نگاه ژیژک مشاهده کرد پردازش کنیم . ضمن آنکه مفهوم رهایی و بستر رهایی و راهکارهایی که می توان در نگاه ژیژک درباب رهایی به دست آورد را مطرح و به سلطه نگاه مقدم داشته باشیم و ریشه های آن را در ذات فرایند سوژه شدن پیش از عوامل بیرونی ، جویا شویم .

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

بررسی «امر واقع» در سینمای اصغر فرهادی بر اساس آرای اسلاوی ژیژک

پژوهش کیفی حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد روانکاوانه ی اسلاوی ژیژک و با تأکید بر سه فیلم درباره ی الی، جدایی نادر از سیمین و گذشته، به مطالعه ی «امر واقع» در سینمای فرهادی می پردازد. در این مقاله، تبعات توصیف ناپذیر رویایی با مرگ، به عنوان امر واقع در سه فیلم تبیین شده، و کلبی مسلکی سوژه ها، فقدان قهرمان و تداخل فانتزی ها به عنوان عوامل برسازنده ی امر واقع مطالعه و بررسی شده است. نتیجه آ...

full text

مقایسه سلطه فرّه‌مندانه و سلطه کاریزماتیک با اتکا به آراء وبر: ایضاح یک خلط مفهومی

از مفاهیم «سلطه کاریزماتیک» (مشتق از کاریزما) و «سلطه فرّه‌مندانه»(مشتق از فرّه) در جامعه‌شناسی به‌طور عام، و جامعه‌شناسی سیاسی به‌طور خاص، برداشت‌های گوناگون و بعضاً متناقضی صورت گرفته است. برخی از محققان و مترجمان در آثار تألیفی یا ترجمه‌ای خود بر حسب عادت‌، این دو مفهوم را مترادف با یکدیگر به کار برده‌اند. این در حالی است که تفاوت‌های بنیادینی بین این دو مفهوم وجود دارد. در این مقاله سعی شده اس...

full text

بررسی انتقادی و روش شناختی نظریه نقد ایدئولوژی اسلاوُی ژیژک

نظریه نقد ایدئولوژی اسلاوی ژیژک به عنوان یکی از نظریه های عمده در حوزه ایدئولوژی اشتراکاتی با نظریه گفتمان ارنستو لاکلاو و چانتال موفه دارد اما در عین حال، ژیژک بر پیامدهای سیاسی رادیکال نظریه خود که کاملا متفاوت از دموکراسی رادیکال است، تاکید می کند چون معتقد است که نظریه گفتمان معضل ایدئولوژی را نادیده گرفته است. در این مقاله، نگارنده تلاش می کند تفاوت های بین نظریه گفتمان و نقد ایدئولوژی را ...

full text

خشونت در مجالس رزم با تأکید بر نگاره‌های اسطوره‌ای دوالیستی نگارگری ایران از منظر اسلاوی ژیژک (خشونت اسطوره‌ای)

رزم در باور ایرانیان قدمت بسیاری دارد و مبارزه همیشه از مهم‌ترین چالش‌های پیش‌روی قهرمانان ایرانی بوده است. این مبارزه ابتدا با درگیری دائمی خیر و شرّ مطرح می‌گردد و سپس به ‌صورت‌های متفاوت در دوره‌های مختلف هنر ایران، بازنمود پیدا می‌کند. اسلاوی ژیژک، متفکر معاصر غربی، در کتاب‌ها و مقالات خود به مبحث خشونت پرداخته و سویه‌های پنهان آن را افشاء کرده است. پژوهش پیش‌رو با روش تحلیلی ـ تطبیقی، درصدد...

full text

تحلیل انتقادی آرای شارحان اشارات در باب تعین واجب تعالی

ابن‌سینا در کتاب اشارات و تنبیهات برای بیان توحید واجب‌الوجود استدلالی در تعین واجب‌الوجود اقامه می‌کند. توضیح این استدلال او از وجوه مختلف مورد اختلاف شارحان واقع شده است. اختلاف اول این‌که وی در این‌جا یک استدلال در تعین واجب‌الوجود اقامه کرده است یا دو استدلال. اختلاف دوم این‌که محور استدلال ابن‌سینا، برای نفی تعینی که از جانب ذات نیست، یک واجب است یا دو واجب؟ و سرانجام این اختلاف که منظور ا...

full text

تحلیل انتقادی اندیشه القاعده در باب حکومت دموکراتیک

رهبران القاعده شیوه حکومتی را که بر اساس دموکراسی و رأی اکثریت باشد کفر و ارتداد می‌دانند و از آن به بدعت عصر جدید یاد می‌کنند. به اعتقاد القاعده، حکّام اسلامی با فریبی که از استعمار خورده‌اند درصدد اجرای الگوی سیاسی و منهج فکری غربیان در کشورهای اسلامی هستند. آنان مسائلی همچون تعدد احزاب سیاسی را با استناد به «إِنَّ فِرْعَوْنَ ‌عَلَا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَهَا شِیعاً» و تفسیر «شیعا» به احزاب قائلان به تعدد احزاب...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم انسانی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023